ره آوران سرزمین نور
دل نوشته هایی از سرزمین نور
بمب وقتي كه خوشه چين افتاد دست هاي تو بر زمين افتاد
لاله كاري شد آسمان يكدست تا دو دست تو روي زمين افتاد
عشق تا گرد و خاك بر پا كرد نقش آيينه بر جبين افتاد
دل نبستي به اين آن هرگز از دو چشم تو آن و اين افتاد
عشق تكليف شرعي دل شد چه«خروشي در اهل دل افتاد»
آه سردي كه از دلت برخواست چون منور چو آتشين افتاد
چشمت از بند صبح شد آزاد از سحرگاه ، گاه و سين افتاد
پشت دريا به آسمان وصل است پشت چشمت سه نقطه چين افتاد دست پر را به آسمان بردي دست خاليت بر زمين افتاد نظرات شما عزیزان:
درباره وبلاگ به وبلاگ ره آوران سرزمین نور خوش آمدید... آخرین مطالب پيوندها
تبادل
لینک هوشمند
نويسندگان |
||
|